سامیار سامیار ، تا این لحظه: 10 سال و 14 روز سن داره

سامیارفتحی

بدون عنوان

پسر گلم روز به روز داری بزرگتر میشی ماشااله کلمات جدید میگی اونم واضح اینقدر باهات بای،بای میکنیم وکلمه رو تکرار میکنیم تازگیها خودتم کلمه بای بای رو میگی بابا رو میگی ودر اوج عصبانیت هم دددد میکنی الان که واست مینویسم 10 ماه و 19 روز داری میبوسمت زندگی مامان بابا هستی   
26 اسفند 1393

بدون عنوان

سلام زندگی مادر الهی،قربونت برم که روز به روز با این اداهات شیرینتر وخوردنی تر میشی الان که واست مینویسم 24 اسفند 93 می باشد توجه ت به حرفامون زیاد شده خیلی توجه میکنی وانگاری بعضی از اونارو زمزمه میکنی الان دوروزه که موقع ناهار و شام زیرانداز واست پهن میکنم بشقاب با قاشق میزارم جلوت با کمی غذا خودت میخوری میریزی میپاشی منم از اون طرف قاچاقی باقاشق میدم دهنت خیلی دوست داری،اینقدر شیطون شدی که صبحها اصلا نمیزادی بخوابم یاموهامو میکشی یا گازم میگیری که بلندشم وقتی هم نگاهت میکنم میخندی :-)   سلام نفس مامان برای اولین بار تو این 10ماه سرما خوردی البته اینقدر تو ماشااله قوی هستی که چندروزی بیشتر طول نمشید خداروشکر سرما خوردکیت ویروسی بود...
26 اسفند 1393

ادامه خاطرات 9 ماهگی

سلام زندگي مامان يه معذرت خواهي واست بدهکام ببخش چندوقتي هست نيومدم واست بنويسم اخه تو ماشااله اينقدر شيطون شدي که ديگه من اصلا وقت ندارم همش دنبال تو هستم بزرگ شدي نفسم چهاردست و پا ميري تند تند که بهت نميرسم چشم به هم ميزنم ميبينم همه چيزو ريختي به هم دست تو ميگيري به ميز يا مبل بلند ميشي  وشيطوني ميکني وتاپي ميوفتي وچند قدمي هم با دست گرفتن به مبل راه ميري عشقم اين کارارو تو 9 ماهگي انجام دادي الان که دارم واست مينويسم شما اقا پسر گلم 10 ماه و 3 روزه هستي ديروز هم دنبال هواپيمات بودي رقته بود وسط مبل ها شما هم رفته بودين دنبالش که گير کرده بودي وسط مبلا اينقدر بامزه شده بود قيافت بابايي زود گوشيشو برداشت طبق معمول وشکار لحظعه ه...
8 اسفند 1393
1